سواد مالی به معنای توانایی درک و استفاده موثر از مهارتهای مالی است. این دانش در واقع توانایی و مهارت مدیریت پول است. افراد معمولاً درآمدی دارند و هزینههایی. اگر درآمد مناسبی داشته باشند، یا در هزینهها دقت کنند و قناعت به خرج دهند، میتوانند بخشی از درآمد ماهانه را پسانداز کنند. ایدههای خلاقانه میتوانند کمک کنند تا افراد پساندازشان را در جاهایی سرمایهگذاری کنند که بیشترین سود را داشته باشند و به عبارت دیگر، بتوانند بیشترین قدرت خرید و مصرف بیشتر را در آینده داشته باشند. برای طی این فرایند، داشتن «سواد مالی» ضروری است. این ضرورت، زمانی دو چندان میشود که یک اقتصاد با تورم مواجه باشد. چون معروف است که در چنین شرایطی، پول مثل سیبزمینی داغ است. اگر افراد در دستشان نگه دارند، میسوزند (کنایه از اینکه ارزش پولشان کم میشود، قدرت خریدشان حفظ نشده و بیشتر هم نمیشود و ضرر میکنند). بنابراین از زمانی که پول پسانداز به دستشان میرسد تا زمانی که باید تصمیم بگیرند با آن چه سرمایهگذاری داشته باشند، فرصت اندک است. پس دانش، هنر و مهارت «سواد مالی» به کارشان میآید.
اول پسانداز
حتماً برای شما هم اتفاق افتاده است که وقتی قرار است افزایش حقوق داشته باشید، با خود میگویید حالا میتوانم بخشی از حقوق را پسانداز کنم! البته این حرف غلط هم نیست؛ چون تا یکی دو ماه قبل، با درآمد کمتر داشتید زندگی میکردید. اما از ماه بعد که به حقوق اضافه میشود، در کمال ناباوری، آخر ماه میبینید که از این درآمد جدید چیزی باقی نمانده است! این به آن دلیل است که معمولاً آدمها میل به مصرف بیشتر و تحقق رفاه بهتر در لحظه دارند. به همین خاطر آن درآمد اضافی را به زخمها و چالههای زندگی میزنند تا رفاه بیشتری بهدست آورند. به همین دلیل، کارشناسان سواد مالی میگویند: اگر میخواهید اکنون کمتر مصرف کنید، تا سرمایهای -ولو اندک- جمع کنید و در آینده بتوانید مصرف بیشتری داشته باشید، همان اول ماه، مقداری که بهنظرتان معقول است را برای پسانداز و سرمایهگذاری کنار بگذارید. شناسایی بدهیها و علت به وجود آمدن آنها نیز بخش دیگری از مهارتهای سواد مالی است که باید آن را آموخت؛ بدهی همان پول خرجشدهای است که هنوز از دارایی یا سرمایه فرد کم نشده است.
در شرایط تورمی، خلق بدهی به نفع مصرفکننده یا تولیدکنندهی خرد است. مثلاً وام نوعی بدهی است. افرادی که شرایط تورمی را به خوبی درک میکنند به دنبال «وامهای خوب» هستند و از آن خوب استفاده میکنند. وام خوب وامی است که درصد بهره واقعی آن از درصد واقعی تورم کمتر باشد. در شرایط فعلی اکثر وامها یا تسهیلات ارائه شده از سوی بانکها همین ویژگی را دارند. نکته مهم دیگر، استفاده خوب از یک وام خوب است. به هیچ وجه نباید از وام برای مصرف هزینههای جزئی زندگی، چشم و هم چشمیهای خانوادگی، خرید یا تغییر لوازم فرعی زندگی، تجملات و چیزهایی شبیه آن شود. افراد باید این مهارت را داشته باشند که از این وامهای خوب برای خرید کالاهای سرمایهای استفاده کنند. البته اگر افراد بتوانند با وامی که دریافت میکنند، کسبوکارهای کوچک به راه بیندازند یا در کسبوکارهای کوچک دیگران شریک شوند، بهتر است. چرا که تولید، اگر چه شاید حاشیهی سود کمتری داشته باشد، اما حتماً آن سود اندک، برکت بیشتری خواهد داشت.
واقعیت این است که در شرایط تورمی، سرمایهگذاری از نان شب واجبتر است و برای سرمایهگذاری، باید اطلاعات مناسبی از برخی بازارها -از جمله بازار ارز، بازار مسکن، بازار خودرو، بازار سکه و طلا، بازار ارزهای دیجیتال و همچنین بازار سرمایه- داشته باشید. در این میان، بازار سرمایه دو ویژگی بارز دارد؛ یکی اینکه با هر مقدار سرمایه، میتوان به آن وارد شد و دیگری اینکه مثل خرید ارز، به اقتصاد ملی آسیب وارد نمیکند. ایرانیان اما به دلیل اشتباهات سیاستگذاری در دولت گذشته و آسیبهایی که در این بازار دیدند، کمتر میل به سرمایهگذاری از طریق بازار سرمایه دارند. با این حال با مطالعه و دقت بیشتر و همچنین مشورت گرفتن از خبرگان این حوزه و همچنین با نگاه بلندمدت میتوان روی بازار سرمایه نیز حساب کرد. شاخص کل بازار سرمایه در شش ماه گذشته از یک میلیون و 300 هزار به 2 میلیون و 100 هزار رسیده است. همچنین این شاخص درست یک سال پیش در کانال یک میلیون و 400 هزار بود. بنابراین با نگاه شش ماهه و یکساله، یک تصمیم درست و عقلانی میتواند در این بازار، سودآور باشد.
در نهایت دولتمردان باید توجه کنند که اگر شعار سال «یعنی مهار تورم و رشد تولید» محقق نشود، افراد و آحاد جامعه بر اساس اصول سواد مالی، گاه به سمت بازارهای غیرمولد میروند تا قدرت خریدشان را حفظ کنند. در مقابل اگر تورم مهار شود و بخشهای مولد سودآور شوند، حتماً سرمایهها به سمت بخشهای مولد سوق پیدا میکنند. بنابراین مردم باید سواد مالی خود را تقویت کنند و دولتمردان باید با اصول اقتصاد کلان و البته توجه به اقتضائات بومی و جهتگیریهای انقلابی، ثبات را به اقتصاد ایران بازگردانند.
ارسال نظرات